مهدخت با پریناز به فرحزاد می روند برای خوش گذرونی
امروز قرار بود که بابایی خونه نباشه برای تصحیح اوراق رفته مدرسه مهدخت و مامانش هم حوصله شون سر رفته بود که خاله ساعده گفت بیا بریم نهار بیرون ما هم عزم و جزم کردیم و راه افتادیم. به خانه خاله ساعده و عمو ناصر رسیدیم معلوم شد که بابای هم کارش تموم شده و مهدخت خوشحال از اینکه با پریناز هست و بابایی هم داره میاد بعد از تصمیمات متعدد قرار بر فرحزاد گذاشته شد . اینم دو تا دختر عمو که مثل خواهر همدیگرو دوست دارند. دخترم برای ما چایی میریزه دوستت دارم گل مامانی و این عکسها هم برای فرحزاد ا...